
آرامگاه مختار در کوفه +عکس - آکا
تصمیم سران کوفه
عـبدالرحمن بن شریح میگوید: جمعی از سران شیعه در خانه سعد بن ابی سعر حنفی، که از چهرههای برجسته شیعه بود، جلسهای تشکیل دادند.
عبدالرحمن، که از بزرگان کوفه بود، در آن جلسه چنین گفت: "
فرازی از کلام مختار:
«ای مردم کوفه، من از جانب اهل بیت پیامبر ماموریت یافتهام تا به خونخواهی امام مظلوم، حـسـیـن بن علی(علیهماالسلام) و شهدای کربلا قیام کنم و انتقام آن عزیزان را بگیرم و تا آخرین نفس، با شدت هر چه بیشتر، این هدف مقدس را تعقیب خواهم کرد.»(45)
مختارـار سپس در خطبه دوم نماز، با تاکید و قسم یاد کردن، تصمیم خود را در ریشهکن نمودن عمّال ظلم و ستم و قاتلان امام حسین(علیه السلام) اعلام داشت. در نهایت مختار حکومت خود را تاسیس نمود و قاتلان شهدای کربلا را به سزای عمل خود رساند. که در مقالهای خاص به نحوه کشته شدن قاتلان امام حسین (علیه السلام) میپردازیم.
مزار و زیارت نامه مختار
مزار مختار در کوفه، از قدیم الایام جزو مشاهد مشرّفه محسوب میشود. قبر مختار در صحن مسلم بـن عـقـیـل، مـتصل به مسجد اعظم کوفه است.(46) گرچه بنای آن مندرس و قدیمی شـده، اما بـزرگـان شـیـعـه و مـردم قـدرشـنـاس از زیـارت او غافل نیستند.
علامه شیخ عبدالحسین طهرانی(ره) از شاگردان برجسته صاحب جواهر و وصی مرحوم امیرکبیر، وقـتـی بـرای تـشـرف بـه عتبات عالیات وارد عراق شده بود، نسبت به تعمیر و تجدید بنای مزار شریف مختار همت گماشت .
عـلامـه امـیـنـی بـه نـقـل از کـتـاب مـزار شـهـیـد، زیـارتنـامـهای جـالب بـرای مختارـار نـقـل مـیکـنـد و از ایـن زیـارتنـامـه، کـه شـهـیـد آن را نـقـل کـرده اسـت، معلوم میشود که قبر مختار از دیرزمان، مورد علاقه شیعیان و آزادمردان بوده و ابن بطوطه نیز در سفرنامه خود به آن اشاره کرده است.(47)
سخنی در باب انتقام مختار از دشمنان
مختارـار تـصـمـیـم گـرفـت با تمام قوا، همه مسبّبان حادثه عاشورا را مجازات کند و آنان را به سزای اعمال ننگین خود برساند. این هدف اصلی مختار بود و در این کار، تا حدی موفق گردید. او بـه نـیـروهـایـش دسـتـور داد در هر مکان و هر زمان، عاملان حادثه کربلا را یافتند؛ به جزای اعـمـالشـان بـرسانند و به هیچ وجه، به آنان رحم نکنند. این دستور اجرا شد و جمع کثیری از عـامـلان حـادثـه کـربـلا بـه دسـت عـدالت و انـتـقـام سـپـرده شـدنـد و بـه جـزای اعمال زشت خود رسیدند.
بـر خـلاف شایعات امویان و بعضی گزافهگوییها، در نهضت مختار، فقط قاتلان امام حسین (علیهالسلام) و عاملان حادثه کربلا کیفر دیدند و در تاریخ حتی یک مورد تعرض به زنان، کودکان و افراد بی گناه از سوی او مشاهده نشده است، بلکه آنچه از تاریخ به دست میآید این است که مختار و نیروهایش اصول انسانی و ارزشهای الهی را رعایت میکردند.
دیـنـوری، مـورخ مـشـهـور، نـقل میکند که پس از کشته شدن ابن زیاد در جنگ خازر، همسر او به اسـارت سـپـاه مختارـار درآمـد. ایـن زن اسـیـر نزد ابـراهـیـم (فـرمـانده لشکر مختار) آمد و گفت: امـوال او را بـه غـارت بـردهانـد، ابـراهـیـم گـفـت: چـه مـقـدار از امـوال تـو غارت شده است؟ گفت: پنجاه هزار درهم. دستور داد یکصدهزار درهم به او دادند و و او را همراه صد سوار به بصره نزد پدرش رساندند. (48)
البـتـه نـمـیتـوان گـفت تمام آنچه مختار و نیروهایش انجام دادند دقیقاً منطبق با موازین شرع و اعـتـقادات شیعه بوده است، اما آنچه مختار نسبت به عاملان فاجعه کربلا انجام داد، واکنش قهری دسـتـگـاه آفـریـنـش بـا سـتمگران، اجابت نفرین دلهای سوخته خاندان ستمدیده پیامبر(صلی الله علیه و آله) و جوشش طبیعی احساسات در جامعه مسلمانان بود.
توفیق اعلم، دانشمند معاصر، درباره انتقام مختار میگوید: تـنـهـا بـرخـورد قاطع و خونباری که در تاریخ از ملامت مصون مانده و عذر آن پذیرفته شده همین کار عادلانه مختار است.(49)
استاد سیدجعفر شهیدی(ره) نیز در این باره میگوید:
«... از نو قتلگاه، بلکه قتلگاههای دیگری به راه افتاده، اما این بار قربانیان، آن پاکان و عـزیزان خدا نبودند، دژخیمهایی بودند که دستهایشان تا مرفق، در خون آزادگان رنگین شده بود.
امروز وقتی ما داستان کشتار مختار، پسر ابی عبیده ثقفی را میخوانیم، اگر سری به کتابهـای حـقـوقـی زده بـاشـیـم، مـمکن است چنان انتقامی را تا حدی خشن بدانیم و بگوییم: چرا چنان کردند؟
یکی را چون گوسفند سر بریدند و یکی را شکم پاره کردند و دیگری که تیری به فـرزنـدی از فرزندان حسین(علیه السلام) افکنده و آن جوان که دست را سپر ساخته و تیر، دست و پیشانی او را شکافته بود، همان کیفر دادند، دیگری را در دیگ روغن جوشان افکندند و دست و پای آن یکی را بـه زمـیـن دوخـتـنـد و اسـبـان را روی آن گـذراندند، چنانکه نوشتهاند، تنها یکجا دویست و چـهـل و هـشـت تن را، که در قتل حسین و یاران او شریک بودند، طعم اینگونه کیفرها چشاندند؛ ما ایـن داسـتـانهـا را مـیخـوانیم و در آن نوعی قساوت میبینیم، اما باید دانست که قضاوت مردم سیزده قرن بعد درباره کردار پیشینیان درست نیست.
شمر، عبیدالله بن زیاد، عمر سعد، حفص ـ پسر او ـ خولی، سنان و دهها تن از سران لشکر کـوفـه کیفرها دیدند، اما تاریخ به همین جا بسنده نکرد و این آخرین انقلاب و آخرین انتقام نبود.»(50)
ایـن، تـازه عذاب دنیوی آن نابکاران از خدا بی خبر بود و عذاب اخروی، که جلوهای کامل از قهر الهی را به نمایش میگذارد، بسیار افزونتر و کوبندهتر از اینها است .
«فَسیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا اَیَّ مُنقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ»(51)
و به تعبیر امیرالمؤمنین (علیه السلام):
« یَومُ الْمَظْلُومِ عَلَی الظّالِم اَشَدُّ من یَوْمِ الظّالِم عَلَی الْمَظْلومِ » ؛
روز ستمدیده بر ستمکار سختتر است از، روز ستمکار بر ستمدیده.(52)
------------------------------------------
پینوشتها:
1- تـاریخ طبری، محمد بن جریر طبری، ج 6، ص 7؛ تاریخ یعقوبی، احمد بن ابی یـعـقـوب، ج 2، ص 258؛ کـامـل فـی التـاریـخ، ابـن اثـیـر، ج 4، ص 163؛ بـحـار الانـوار، محمدباقر مجلسی ،ج 45، ص 350.
2- مـعجم قبائل العرب، عمر رضا کحاله، ج 1، ص 148- 149؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید معتزلی، ج 8، ص 303.
3- بحارالانوار، ج 45، ص 350؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 171.
4- بـحـارالانـوار، ج 45، ص 345؛ قاموس، محمد بن یعقوب فیروز آبادی، ج 1، ص 257؛ وفیات الاعیان، ابن خلکان، ج 4، ص 172.
5- بحارالانوار، ج 45، ص 344؛ رجال کشی، ص 127....6- مروج الذهب، ج 2، ص 315؛ انساب الاشراف، ج 6، ص 375....7- الغـارات، ابـراهـیـم بـن مـحـمـد ثـقـفـی، ج 2، ص 517؛ کامل ابن اثیر، ج 2، ص 433....8- انساب الاشراف، ج 6، ص 375؛ بحارالانوار، ج 45، ص 350....9- همان ....10- مـقـتـل الحـسـیـن، عـبـدالرزاق موسوی مقرم، ص 167؛ حیاة الامام الحسین، باقر شریف القرشی، ج 3، ص 454....11- الاعلام، خیرالدین الزرکلی، ج 8، ص 70....12- بحارالانوار، ج 45، ص 352....13- الارشاد، ص 205؛ تاریخ طبری، ج 5، ص 355.
14- انساب الاشراف، ج 6، ص 376....15- کامل ابن اثیر، ج 4، ص 169....16- تـاریـخ طـبـری، ج 5، ص 381؛ کـامـل ابـن اثـیـر، ج 4، ص 36....17- مقتل الحسین(ع) ، ابی مخنف، ص 268-270.....18- انـسـاب الاشـراف، ج 6، ص 376- 377؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 116؛ مقتل ابی مخنف، ص 271؛ البدایة والنهایة، ج 8، ص 249.
19- کامل ابن اثیر، ج 4، ص 169-170.....20- بحارالانوار، ج 45، ص 356.....21- انساب الاشراف، ج 6، ص 379.
22- مـروج الذهـب، ج 3، ص 74؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 172؛ تاریخ طبری، ج 5، ص 579.....23- تاریخ طبری، ج 5، ص 580؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 172.....24- تـاریـخ طـبـری، ج 5، ص 581 و ج 5، ص 58؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 173.....25- کامل ابن اثیر، ج 4، ص 173.....26- تاریخ طبری، ج 5، ص 580؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 172.....27- البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج 8، ص 270.....28- کامل ابن اثیر، ج 4، ص 173.....29- تاریخ طبری، ج 6، ص 7؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 211.....30- بحارالانوار، ج 45، ص 365.....31- تاریخ طبری، ج 6، ص 15؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 215.....32- همان، ج 4، ص 170.....33- تاریخ طبری، ج 6، ص 15؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 215.
34- انساب الاشراف، ج 6، ص 386؛ تاریخ طبری، ج 6، ص 16؛ بحارالانوار، ج 45، ص 364- 365.....35- تاریخ طبری، ج 6، ص 32؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 226.....36- تاریخ طبری، ج 6، ص 20؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 218-210.....37- تاریخ طبری، ج 6، ص 13؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 214.....38- تنقیح المقال، مامقانی، ج 3، ص 206؛ بحارالانوار، ج 45، ص 365.
39- تاریخ طبری، ج 6، ص 14؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 214 .....40- تاریخ طبری، ج 6، ص 20؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 218.....41- مستدرک الوسائل، ج 2، ص 265؛ فروع کافی، ج 5، ص 47.....42- مقاتل الطالبیین، ص .....43- الاخبار الطّوال، احمد بن داود دینوری، ص 293.....44- تاریخ طبری، ج 6، ص 32.
45- تاریخ طبری، ج 6، ص 32، مصر......46- تنزیه المختار، ص 14 ـ 13......47- رحله، ابن بطوطه، ص 232.
48- اخبار الطوال، ص 296.....49- اهل بیت، توفیق اعلم، ص 517 ......50- پس از پنجاه سال پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین(علیه السلام)، سید جعفر شهیدی، ص 193ـ 194.
51- شعراء، آیه 227.....52- نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، ص 401، قصار 241.